براي پسرم
آفتابگردان به من گفت: وقتي دهقان بذر آفتابگردان را مي كارد مطمئن است كه او خورشيد را پيدا خواهد كرد. آفتابگردان هيچ وقت چيزي را با خورشيد اشتباه نمي گيرد، اما انسان همه چيز را با خدا اشتباه مي گيرد. آفتابگردان راهش را بلد است و كارش را مي داند. او جز دوست داشتن آفتاب و فهميدن خورشيد كاري ندارد. او همه زندگيش را وقف نور مي كند، در نور بدنيا مي آيد و در نور مي ميرد. دلخوشي آفتابگردان تنها آفتاب است، آفتابگردان با آفتاب آميخته است و انسان با خدا. بدون آفتاب، آفتابگردان مي ميرد، بدون خدا انسان. داشتم مي رفتم كه نسيمي رد شد و گفت نام آفتابگردان، همه را به ياد آفتاب مي اندازد، نام انسان آيا كسي را به ياد خدا خواهد انداخت؟ ...
نویسنده :
مامانی
14:00